دانیال جون نفس مامان و بابادانیال جون نفس مامان و بابا، تا این لحظه: 11 سال و 10 ماه و 7 روز سن داره

شازده کوچولوی مامان و بابا

تقویم 1392

چقدر زود داره میگذره کم کم 11 ماهگیت تمام میشه و به سن یکسالگی میرسی سعی کردم همه خاطرات رو برات زنده نگه دارم و این یکسری عکسهارو برات گذاشتم تا یادگاری بمونه   اینم تقویم امسال که هدیه خاله جونم بود خاله راضیه دستت درد نکنه   آقا دانیال مشغول پیانو زدن عجب ماشین سواری باحالی .....اونم توی خونه الهی دورت بگردم با این فیگورت.قند عسل نمیدونم چی فکر کردی گل پسر .... یعنی مامانت اینقدر بیکاره که صبح تا شب دنبالت راه بیافته و لباسایی که از کمد و کشو می ریزی بیرون جمع کنه آخه این رسمشه... کشو اول تموم شد حالا نوبت دومیه آفرین ...
5 تير 1392

سفر به شیراز وباغ ارم و پارک

پسر خوشکل مامان دفعه اول بود که به باغ ارم میرفت و از این بابت خیلی خوشحال بود پارک قوری شیراز شازده کوچولو همراه باباجونش مشغول خرید  به به عجب هندونه ای بفرمایید... مامانی تو همیشه در حال دتی موشو هستی اینم پنکه مامان جون اینا که دست از سرش بر نمیداشتی و مدام از پشتش دتی موشو می کردی و بالا می رفتی   ...
5 تير 1392

تولد حضرت علي(ع) و روز پدر

روز مرد بر تمام پدران زحمتکش مبارک   هرگز معنای نغمه ی پرندگان را پس از باران نفهمیدم ...   تا تو آمدی و عشق بارانی ات را نثار لحظه های ابری ام کردی، و من ...   هنوز که هنوز است به شوق هوایت، با قناری ها آواز عشق سر می دهم ...       همسر عزیزم  روزت مبارک دستم را رها نمی‏کنی... باتو... بی تو ... با تو، باران بهاری‏ام را پایانی نیست و بی‏تو، پرنده‏ای آشیان گم‏کرده در جاده‏های پاییزم. تو که هستی، پنجره، با بال‏هایی گشوده از آفتاب، باغچه را مرور می‏کند. با تو، نفس‏های مادرانه، تیررس اضطرا...
23 خرداد 1392

پارک پرندگان

سلام دوست جونیها .ما بعد از وقفه ای که بخاطر قطعی اینترنتمون بود دوباره برگشتیم چند تا عکس دارم که رفته بودیم پارک پرندگان موش بخورتت با این خنده لوسیت بعد هم رفتیم لب دریا و عکس انداختیم ...
23 خرداد 1392

10ماهگیت مبارک

عزیزم امروز 10 ام اردیبهشت ماه 1392 تو دقیقا 10 ماهه شدی 10ماهگیت مبارک شیطون بلا حالا دیگه راحت تر دستاتو می گیری  به همه چی و بلند میشی وقتی هم می ایستی مدتش بیشتر و  تعادلت بهتره شده. امان از وقتی که پات توی آشپزخونه باز بشه  آتیش می بارونی هر چی می گم بووووو ولی کو گوشه شنوا خلاصه صندلی هام هم برات شده اسباب بازی . هی می کشیشون و میری پشتش قایم موشک بازی  میکنی و دتی میکنی دتی ی ی ی ی عاشق این هستی بری پشت صندلی و از توی این ستاره یک چشمی نگاه کنی فدات بشم ناز نازی ...
11 ارديبهشت 1392

روز زن مبارک11/02/1392

مادر، تو شکوفاتر از بهار، نهالِ تنم را پر از شکوفه کردی و با بارانِ عاطفه های صمیمی، اندوه های قلبم را زدودی و مرهمی از ناز و نوازش بر زخم های زندگی ام نهادی. در «تابستان»های سختی با خنکای عشق و وفای خویش، مددکار مهربان مشکلاتم بودی تا در سایه سارِ آرامش بخش تو، من تمامی دردها و رنج ها را بدرود گویم. با وجود تو، یأس دری به رویم نگشود و زندگی رنگ «پائیز» ناامیدی را ندید. تو در «زمستانِ» مرارت های زندگی، چونان شمع سوختی تا نگذاری رنجش هیچ سختی ستون های تنم را بلرزاند. مادر، ای بهار زندگی، شادترین لبخندها و عمیق ترین سلام های ما، همراه با بهترین درودهای خداوندی، نثار بوستان دل آسمانی ات باد. روز ...
10 ارديبهشت 1392

اولین عید نوروز شازده کوچولو( 1392)

اینم هفت سین ماشینی دانیال جون این عیدی مامان جون و بابا جون شیرازیم هست یه کامیون خوشکل که هم سوارش می شم هم ماشین میشه و ماشین سواری می کنم البته بهم پول هم دادن که توی بانک گذاشتم واااااااای عاشقشم دستتون درد کنه این استخر توپ هم مامان جون بوشهریم خریده تا بشینم توش و بازی کنم تازه پول هم بهم داده مرسی ی ی ی دست شما هم درد نکنه اون برج بازی هم عمه فرزانه بهم داده این آقا خرسه با مزه  و کامیون و ٢ تا کتاب آموزشی (حیوانات را بشناسیم و میوه ها و رنگها را بشناسیم) با یه یویو خوشکل  خاله جونم برام آورده دست همگی درد نکنه این آقا گاوه هم دختر خاله م...
10 ارديبهشت 1392