دانیال جون نفس مامان و بابادانیال جون نفس مامان و بابا، تا این لحظه: 11 سال و 9 ماه و 28 روز سن داره

شازده کوچولوی مامان و بابا

شروع هفت ماهگی

1391/11/19 2:46
نویسنده : مامان مرضیه
641 بازدید
اشتراک گذاری

وقتی غذا میخورم اینقدر تکون میخورم که از دستم خسته میشن

ولی با یک خنده شیرین خستگی رو از تن مامان در میارم یعد هم کلی قربون صدقم میره

   جیگر اون غذا خوردنت برم ناز نازیه مامان

اینجابرای اولین بار دارم سیب می خورم آخه دوست دارم اونارو درسته دندون بزنم

البته مامانی آب میوه رو جدا بهم میده

عجب قیافه ای واسه خودم درست کردما

وای عجب پرتقالی

مامانی میگه ترش نیست شیرینه شیرینه .ولی هر مزه جدیدی که بخورم این شکلی میشم دیگه دست خودم نیست

اینجا هم هی غر میزنم که بازم بهم بدید

این سبد اسباب بازیهایی هست که الان بدردم میخوره

مامانی همشو می ذاره جلوم تا بازی کنم ولی من بجای بازی کردن فقطدنباله یه چیزی ام تا توی دهنم کنم تازه  زیاد سراغ اسباب بازیهام نمیرم

دنباله این چیزا هستم

ببینید

بجای اینکه توی کریرم بشینم سرنگونش می کنم و هی باهاش کلنجار میرم

تازه!  هر قسمتی که ببینم باب میلم هست سریع توی دهنم می کنم

مامان و بابا میگن آخرش مهندس میشم چون می خوام سر از کار تمام وسایل در بیارم

اینم اسباب بازیه جدیدم البته از وسایل آشپزخونه هست

تازه با پاهام هم هلش میدم

عاشق این پارچه که روش( و ان یکاد) نوشته هستم

مامانی هم اونو پایین تختم گذاشته تا جلوم باشه

آخه با دیدن اون هنگ می کنم

وقتی مامان منو توی تخت میذاره تا به کاراش برسه من این کارا رو می کنم

درست حدس زدید دنباله یه راه فرار می گردم

همه قسمتها رو چک میکنم

حالا هم که خسته شدم بجای اینکه پتو رو روی بدنم بندازم اونو روی صورتم گذاشتم

خوب بخوابی گل پسرم.

دارم میرم مهمونی . جای شما سبز

وقتی از مهمونی برگشتیم چون کلاه پوشیده بودم موهام فشن شده ولی خوشکل شدما

در ضمن این بلوز شلواری که تنم هست هنر دست مامان مرضیه هست که قبلا برام بافته بوده

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

مرجان مامان آران
20 بهمن 91 17:49
7ماهگیت مبارگ عزیزدل خالههههه
ارانم قیافشو مثل تو میکنه وقتی مزه جدید حس میکنه
همیشه به مهمونیو گشت وگذار شاد باشید


مرسی گلم اران کوچولو هم محکم ببوسسسس